یک روز آفتابی، دختر کوچکی با لباس صورتی روشن در پارک بازی میکرد. چهرهاش پر از خنده و شادی بود و هر کسی که او را میدید، نمیتوانست جلوی لبخندش را بگیرد. او با دوستانش بازیهای مختلفی میکرد و با هر گام شادی را به اطرافیانش منتقل میکرد. لباسی که پوشیده بود، با رنگ زیبای صورتیاش، مانند تابشی از خوشحالی و زندگی بود.
این دختر کوچک، با هر لبخند و هر خندهای که میکرد، دنیای اطرافش را روشنتر و زیباتر میکرد. او نماد خلوص و شادی کودکانه بود، و یادآور این حقیقت که شادی واقعی از چیزهای ساده زندگی به دست میآید.